یادداشت مهمان، دیدگاه یک استاد دانشگاه درباره فاجعه همسرکشی در اهواز عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی ضمن اشاره به وقوع فاجعه قتل زنی به دست همسرش در اهواز و مثله کردن وی، این مسئله را تنها نمونه ای از مرگ فجیع اخلاق عنوان نمود. به گزارش مطب نما به نقل از ایسنا، در متن یادداشت دکتر زهرا گویا عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی که در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) قرار گرفته، آمده است: « استادان محترم دانشگاه سلام. احیانا داستان دردناک سربریده شدن زن ۱۷ ساله را در ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ در اهواز، توسط همسرش شنیدید و رعشه بر وجودتان افتاد که چرا؟ چگونه جلوی چشمانمان، این «اخلاق» و «فضیلت» انسانی بود که سر بریده اش را در شهر چرخاندند و زن بینوای مثله شده، تنها نمونه ای از مرگ فجیع اخلاق بود! این همه نصیحت و موعظه و بحث های کلامی/نظری در باب اخلاق، خروجی اش تنها انباشتی از مقاله هایی بوده که دایره خوانندگانشان معمولاً محدود به تیم نگارش! و دانشجویان آنهاست. پوشش خبری این حادثه رعب آور در رسانه ملی چه بود؟ اصلا اهمیتی در خور توجه به اندازه نوسان قیمت خودرو داشت؟! شاید نداشت و من نمی فهمم و از قافله عاقلان دورم! شاید نفهمیده ام که بعنوان استاد دانشگاه، نباید به چیزی جز تولید مقاله و بالا کشیدن از نردبان ترقی فکر کنم؟! شاید بد فهمیده ام که تصور می کردم «استاد» واژه ای معنوی و کیفی است! در حالیکه و رعایت آئین نامه های ترفیع و ارتقاء و پژوهانه، شاخص موفقیت هستند و نه کوشش برای حل مساله های جامعه بومی در درجه اول و استفاده از آن تجربه جهت کمک به حل مسائل جهانی مشابه؟! نمی دانم و سر در گم هستم که پس از آخر رسمی کار و به اصطلاح نائل شدن به مقام «بازنشستگی»، وزن شرمندگی ام در مقابل «انسان» بیشتر خواهد بود یا وزن خوشنودی ام در مقابل انجام مسئولیت سنگینی که بعنوان «استاد» بر دوشم بود؟ نمی دانم و هر روز از خودم می پرسم که اگر در مقابل انسان و انسانیت و اخلاق مسئولیت نداشته باشیم، پس اصلا چرا آمدیم؟! مگر امکان دارد که خالق هستی که ما را «اشرف مخلوقات» خویش نامیده، از او انتظاری در حد «انسان» نداشته باشد؟ «روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟ از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر؟ننمایی وطنم مانده ام سخت عجب، کز چه سبب ساخت مرا؟ یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم؟... من به خود نامدم اینجا، که به خود باز روم آن که آورد مرا باز برد تا وطنم» آن وقت برای سکوتم چه توجیهی دارم؟ آیا برای «انسانیت» و «اخلاق» و «فضیلت» هم باید آیین نامه صادر شود تا این سه در جامعه نهادینه شوند؟! وااسفا که دو مسیر عملا موازی پیش روی «استادان» گذاشته شده و چه انتخاب سختی؟! جامعه پر گوی و کم عمل و بی اخلاق، بهترین خروجی اش خواهد بود! خویش را دریابیم! زمانی برای آزمون و خطای باز هم بیشتر، نداریم.» منبع: مطب نما 1400/11/20 22:19:07 5.0 / 5 672 تگهای خبر: تولید این مطلب مطب نما را می پسندید؟ (1) (0) X تازه ترین مطالب مطب نما کاهش ۵۰ درصدی کمبود داروهای بیمارستانی و بهبود وضعیت تامین در کشور ابهام در نمایش فیلم ترنس مالیک با بازی لیلا حاتمی امیر آقایی در نقش مردی که رذالت را افتخار می داند بالاتر از سیاهی همکاری تازه ی احمد بهرامی و پیمان معادی نظرات بینندگان مطب نما در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۷ بعلاوه ۲