تی اس بیمارانی با اختلال های روحی

تی اس بیمارانی با اختلال های روحی مطب نما: اختلال هویت جنسی (تی اس) یك نوع بیماری روحی است كه شاید خیلی از خانواده ها با آن آشنایی ندارند و در زمان درگیری یكی از اعضا با این اختلال نمی دانند چگونه به وی كمك كنند كه این ناآگاهی سبب بروز لطمه های بیشتر میگردد.


برمبنای آمار غیررسمی، 120 تا 150 هزار نفر در جامعه مبتلا به اختلال هویت جنسی هستند.
پرداختن به مساله اختلال هویت جنسی دهه 80 در كشور شروع شد و «انجمن پشتیبانی از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی ایران» سال 86 به ثبت رسید و در هیات مركزی نظارت بر سازمان های مردم نهاد مستقر در وزارت كشور و وزارت بهداشت و درمان و چند وزارتخانه و سازمان های دولتی دیگر طرح و با راه اندازی و فعالیت آن موافقت شد.
هدف این موسسه شناسایی، ساماندهی، حمایت و درمان بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی است و موسسان این انجمن را تعدادی از روانپزشكان و روان شناسان پزشكی قانونی و فعالان اجتماعی می سازند.
در مجموع هدف ارائه و دنبال كردن مطالبات و راهكارهایی برای نیل به مسایل حقوقی، درمانی، معیشتی، مشاوره های مستمر و پیگیر تا رسیدن به زندگی متعارف سپس عمل جراحی و در زمینه های مختلف احداث محیط كار و در نهایت سپردن مدیریت این مجموعه و ساختار سرنوشت این بیماران به دست خودشان است.
در لرستان اداره كل بهزیستی مركزی را برای مشاوره و درمان به 64 فردی كه دارای اختلال هویت جنسی هستند و تابحال شناسایی شده اند در نظر گرفته كه با بازگشت به این مركز پای حرف های برخی از بازگشت كنندگان نشستیم.

** تی اس؛ شكاف بین روح و جسم
با متانت خاصی رو به رویم می نشیند و منتظر است تا من سرصحبت را باز كنم، از قبل او را در جریان گذاشته اند كه مقرر است مصاحبه كند اما ظاهرش بسیار آرام است و بر خلاف برخی ها برایش مهم نیست عكس و فیلمش منتشر شود.
برای اولین بار می باشد كه با یك بیمار اختلال جنسی (ترنس) صحبت می كنم، شاید تصورات درستی از این افراد نداشتم و ناخودآگاه با پیش داوری هایم حكم نهایی را مقابل آنان می دادم اما با گذشت چند دقیقه متوجه شدم بیماران اختلال هویت جنسی مساله ای نیستند كه بتوان دورادور قضاوتشان كرد.
خودش را علی 25 ساله معرفی می كند، می گوید مدرك كارشناسی معماری دارد و علاقه بسیاری به كاركردن در این حوزه اما حاشیه های زندگی ناخواسته اش، او را از این علاقه مندی بازداشته و سال ها مشغول سر كردن با اختلالش بوده است.
ظاهرش هم سوال برانگیز است، آرایش ملایمی دارد، رنگ هایی كه برای لباسش انتخاب نموده، حتی بلندی ناخن هایش هم نظرم را جلب می كند، بسیار آرام و شمرده حرف می زند و البته جملاتش تا حدودی رسمی و در انتخاب كلمات حساس است.
علی در خانواده ای مذهبی و متعصب رشد كرده و شش خواهر و برادر دارد، به قول خودش از بچگی با همسالانش فرق داشته و هیچ گاه به یاد ندارد اسباب بازی پسرانه خریده باشد.
می گوید تا دوران بلوغ سوژه خاصی را درك نمی كرده و فرق چندانی میان خودش و برادرهایش نمی دیده، اما سپس بلوغ شرایطش متفاوت شده و تمایلش به رفتار و خریدهای دخترانه بیشتر شده، تا جایی كه به خرید لوازم آرایش روی آورده و كم كم متوجه میگردد هیچ یك از دوستان و یا حتی خانواده را در كنار خود ندارد.
می ترسد از احساس و امیالش با كسی حرف بزند، از واكنش دیگران ابا دارد و با اینكه می داند سلیقه و روحیاتش با سایر مردان متفاوت می باشد اما از ترس مسخره شدن و لودگی هیچ نمی گوید، تا اینكه خانواده تاب نمی آورد و علی را در 18 سالگی به باد كتك می گیرند.
پدر و بردارهایش او را سبب بی آبرویی می دانند و از او می خواهند از رفتار دخترانه اش دست بردارد، می گوید در استان سنتی مثل لرستان برای پدرش سخت بوده كه او رفتار متفاوتی داشته باشد و بدین سبب كتك كاری و توهین اعضای خانواده اش همچنان پابرجا می باشد و داستان برخوردهای تند دیگران همچنان ادامه دارد.
با تمام این تفاسیر هنوز هم نمی دانسته چرا با بقیه فرق دارد، از وجود مساله ای بنام اختلال هویت جنسی غافل بوده تا اینكه یك روز اتفاقی در یك مجله در این باره می خواند و تازه می فهمد داستان از چه مقرر است، نمی داند خوشحال باشد یا غمگین، خوشحال به جهت اینكه افراد دیگری هم مثل او وجود دارند چون تا آن زمان فقط خودش این گونه بوده است.
و غمگین بابت وجود چنین شكاف بزرگی میان روح و جسمش، اما مصمم میگردد بیشتر پیگیری كند، روزها و ساعات بیشتری به كافی نت می رود و مطالعه می كند، در نهایت با انبوهی از اطلاعات می فهمد باید به بهزیستی بازگشت كند.
علی از ناآگاهی مردم در این خصوص گلایه دارد و درحالی كه مدام اشك هایش را پاك می كند می گوید برای اولین بار 19 سالش بود كه خانواده طردش كرد و برای شش ماه در تهران كارتن خواب بود.
پس از این مدت به خانه خواهرش كه تا حدودی ارتباط خوبی با او دارد بر می گردد و با بازگشت به بهزیستی استان و استفاده از خدمات این نهاد تا اندازه ای زندگی اش را از سر می گیرد چونكه می خواسته درس بخواند و آینده اش را با زندگی تاریك امروزش پیوند نزند.
در دانشگاه دولتی قبول میگردد اما آنجا هم با او برخورد مناسبی نمی گردد و تنها می ماند، چندبار حراست دانشگاه او را فرا می خواند كه با توضیحات علی قانع می شوند و به قول خودش كمتر به او گیر می دهند.
دانش آموختگی هم دردی از دردهای علی را درمان نمی كند و هرجا برای كار می رود تا ظاهرش را می بینند برخورد بدی دارند و او را نمی پذیرند.
علی باز هم اشكهایش را پاك می كند می گوید: هیچ كس دوست ندارد بین زمین و هوا زندگی كند، مگر این نوع زندگی انتخاب من بوده كه خانواده و جامعه طردم می كنند؟
از انتخاب رنگ در زندگیش می گوید، رنگ هایی كه همیشه دوست داشته شاد و جیغ باشند تا به اصطلاح عموم مردانه و با ابهت، می دانسته كه قرمز و زرد و صورتی را بیشتر از سیاه و قهوه ای می پسندد اما تا سال ها قبل مجبور بوده لباس هایی با رنگ دلخواه پدر و مادر را كه پسرانه بوده به تن كند.
از خانواده اش سپس این سال ها می پرسم كه هنوز هم مثل قبل هستند؟ می گوید بدتر شده اند و علی مدتی است كه تنها زندگی می كند، چند بار تلاش نموده پیش انها برگردد اما وی را نپذیرفته اند و حتی پدرش تاكید كرده فرزندی بنام علی ندارد.
علی به بازداشت های موقتش توسط كلانتری هم اشاره می كند و البته تاكید می كند افراد منطقی در كلانتری بوده اند كه همواره از وی دفاع كرده و برخورد مناسبی داشته اند.
حدود 7 سال است بدون اینكه خانواده اش بدانند به بهزیستی می آید و مشاوره می گیرد، كلاس های هنری می رود، تا حدودی كمك مالی از بهزیستی دریافت می كند و در مجموع تا اندازه ای آرامش یافته، با افرادی مثل خودش آشنا شده و فهمیده كه تنها نیست.
می گوید: هرچند زندگی بر وفق مراد نشده اما از دوزخ سال های گذشته خیلی بهتر است، قید خانواده را زده و مصمم شده پیگیر مراحل درمانش باشد.
با صدها فكر و دغدغه از حرف های علی به سراغ ترنس دیگری می روم كه ارام در گوشه ای از سالن مركز لطمه های بهزیستی به دیوار تكیه زده، یك دست لباس مشكی پوشیده و مقنعه كوتاهی با موهای كوتاه بیرون زده به سر دارد.
دستهایش به جیب برده و آرام به رفت و آمدها نگاه می كند.
الهه، ترنس دیگری بود كه به مركز مشاوره بهزیستی آمده بود كه بر خلاف علی، خانواده اش به او اهمیت می دادند و حتی 2 تا از خواهرهایش را همراه داشت.
لباسش مردانه بود و می كوشد صدایش را بم كند اما لحظه ای صدایش لحن آرامی می گرفت و رگه های دخترانه صدایش كاملا هویدا می شد، از كودكی با برادرهایش بزرگ شده و در بازی های پسرانه بوده، محیطی كه به اعتقاد مشاور مركز در القای روحیات كنونی وی بی تاثیر نبوده است.
خواهرش كه نگرانی از آینده الهه در صورتش كاملا مشهود است، می گوید: از بچگی همه الهه را ' با جنم' می دانسته اند، او را فردی با عرضه می دانستند و حتی پدرش بارها آرزو می كرده ای كاش الهه پسر بود، همراه پدرش به مغازه می رفته و حتی چندین بار با مشتریان درگیر شده است.
الهه فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی است، خواهرش می گوید: تا دوران دبیرستان كاملا رفتار دخترانه داشته، آرایش می كرده و تمایلاتش مثل خواهرها بوده اما بعدها كه به ورزش روی می اورد و فوتسال را انتخاب می كند، رفتارش عوض شده كه البته مشاور مركز این مساله را نهی می كند و می گوید: به سبب تمایلات مردانه به فوتسال روی آورده نه اینكه فوتسال سبب تغییر هویت او شده باشد.
خواهرش به برخی رفتارهای پدر در گذشته اشاره می كند و از این رفتار به ' بی فكری و احساسی بودن' تعبیر می كند، معتقد می باشد الهه هم همین ژن پدر را به ارث بوده و امروز به سبب بی فكری ادعا می كند كه ترنس است.
در تمام مدتی كه خواهرش با مشاور حرف می زند و داستان زندگیشان را می كوید، الهه تمایل به شركت در این بحث ندارد و وارد اتاق نمی گردد فقط چندین بار در را باز می كند تا در جریان سوژه قرار بگیرد و همین چند بار هم با چهره ای محجوب به خواهرش تاكید می كند این سخنان ارتباطی با مساله وی ندارد.
در نهایت سپس ساعتی وارد اتاق میگردد و حرف آخر را اول می زند، روبه خواهر می گوید ما هیچ دركی از هم نداریم، وضعیت روحی من انتخاب خودم یا شما نبوده است كه حالا بخواهم با مشورت شما آنرا تغییر دهم.
كمتر حرف می زند اما برای تغییر جنسیت مصمم است و رضایت خانواده اش را شرط این اقدام لحاظ كرده و می گوید: از وضعیت كنونی ام راضی نیستم و در عین حال نمی خواهم خانواده ام را از دست بدهم، كلام پایانی اش قابل تامل است: یك فرد معتاد خودش انتخاب نموده كه به اینجا برسد و اینگونه باشد اما من خودم انتخاب نكرده ام كه اختلال داشته باشم.
علی و الهه 2مورد از هزاران بیمار اختلال هویت جنسی (TS) هستند كه به دلایلی كمتر در جامعه به آنان پرداخته شده و همین امر باز به ناآگاهی خانواده ها و عموم دامن زده تا موجب شود این افراد علاوه بر تضادهای روحی و جسمی، بار سنگین برخورد نامناسب دیگران را بر دوش بكشند.
در آغازین برخوردم با این دو نفر متوجه شدم تا چه اندازه در انتخاب رنگ لباسشان دقت كرده اند، علی كه رنگ هایی جیغ و قرمز دخترانه را برگزیده بود و الهه كه سرتاپا مشكی و مردانه پوشیده بود، رنگ هایی كه بر خلاف انتظار جامعه از انان بود، رنگ هایی كه هركدام اگر با میل جامعه انتخاب می كردند، اساسا دلخواه انان نبود و امروز با ویترین، در انظار عمومی جلوه كرده اند.

**تی اس ها، بیمارانی با اختلالات روحی
یك روانشناس مشاور و استاد دانشگاه می گوید: ترانس سكشوالیست ها یا تی اس ها، به لحاظ ژنتیك، ظاهر و فیزیكی هیچ مشكلی ندارند، یعنی یك زن تی اس، كروموزوم های جنسی xx و مرد باز xy دارد.
علی سیاه منصوری اظهار داشت: اختلال تی اس ها، اختلال در احساسات و هیجانات و تمایلات آنها است، یعنی فردی كه به لحاظ ژنتیك و ظاهر فیزیكی زن، اما احساسات، تمایلات و رفتارهایش مردانه و شخصی كه به لحاظ فیزیكی مرد بوده ولی احساسات زنانه دارد و احساس می كند در قفسی مردانه گرفتار شده است.
وی افزود: در این بیماری كه اختلال هویت جنسی نام دارد جسم بیمار با جنسیت روح وی در تضاد است در صورتی كه یكی از عمده ترین عوامل در شناخت هر انسان نقش جنسی او است.
وی افزود: تی اس ها هموراه در تلاش و آرزوی زندگی و پذیرش مسئولیت های اجتماعی متناسب با جنس دلخواه خود هستند نه با آنچه كه متولد شده اند.

**تاثیر روش های تربیتی و نقش پذیری در دوران كودكی
این استاد دانشگاه می گوید: فرد در دوران كودكی هر نقشی از محیط خانواده به او داده شود می پذیرد و در آینده باز گرایش به پذیرش آن دارد به این معنا كه شاید نوع رفتار خانواده در دوران كودكی درشكل گیری تضادهای روحی و جنسیتی بی تاثیر نباشد.
سیاه منصوری اشاره كرد: برخی والدین كه آرزوی فرزند با جنسیت خاص داشته اند زمانی كه این آرزوی آنها محقق نمی گردد می كوشند همانطور كه در ذهنشان بوده با فرزند دختر یا پسر خود رفتار كنند بدین معنا كه شخصیت و مسئولیت هایی مطابق میل خود به فرزندشان القا كرده و بعنوان مثال دختران را به رفتار و بازی های پسرانه و پسرها را به آداب و تمایلات دخترانه تربیت می كنند.
وی اظهار داشت: شاید رویكردهای كردارشناسی جدید ناشی از این جهت گیری و گرایش جنسی دوران كودكی در محیط خانواده شروع شده باشد كه این یعنی فرایند تكمیل اطلاعات در خلال یك دوره كه به آن نقش پذیری گفته میگردد.
وی گفت: هرچند پژوهشی در ارتباط بین نقش پذیری و تی اس ها انجام نشده كه رابطه معنادار آنرا نشان دهد اما شاید پدیده تراجنسی با نظریه كردارشناسی بی ارتباط نباشد.

**آسیب های اجتماعی و طرد از خانواده اتفاقات رایج درباب تی اس ها
این روانشناس اضافه كرد: به صورت كلی بیماران اختلال هویت جنسی از نظر روابط اجتماعی و روانی در محیط زندگی خود و جامعه گرفتار لطمه هستند و از محیط های آموزشی، گروه دوستان و خانواده طرد می شوند.
سیاه منصوری اضافه كرد: این نوع رفتار جامعه و خانواده زندگی تی اس ها را با چالش مواجه می كند و بنا بر این برخی برای جبران این كمبود به رفتارهای جلب توجه گرایانه متوسل می شوند و برخی باز سكوت اختیار كرده و با این اختلال زندگی می كنند.
این مشاور روانشناس اظهار داشت: با عنایت به تجربه حاصل شده از مراجعان مركز مشاوره، خیلی از خانواده ها با سوژه فرزند تی اس خود كنار نمی آیند و به سبب ناآشنایی با این بیماری، از زاویه غیراخلاقی و انحراف فرزندشان به این مساله می نگرند كه این نوع برخورد والدین و عدم درك بیمار، به مساله و دغدغه بزرگتری برای فرزندشان تبدیل میگردد.
سیاه منصوری با تاكید بر تفاوت میان بیماران اختلال هویت جنسی با همجنسگرایان اظهار داشت: محققان با كالبدشكافی مغز 6 بیمار تی اس دریافته اند غده هیپوتالاموس مغز آنان كه در برگیرنده خصوصیات جنسی انسان است شبیه جنس مخالف می باشد.
وی اشاره كرد: در مجموع بخشی از اختلال هویت جنسی بر اثر روش های تربیتی است اما حدود 80 درصد به سبب اختلال های ژنتیك رخ می دهد.

***شیوع افسردگی بیماران تی اس/آیا با عمل جراحی مشكل آنها برطرف می شود؟
كارشناس مسئول دفتر امور لطمه دیدگان اجتماعی بهزیستی لرستان باز اظهار داشت: مساله اصلی مراجعان به این مركز انجام عمل جراحی است.
وجیهه نظری اضافه كرد: با عنایت به تجربه سالها فعالیت در این زمینه، افرادی كه مرد شده اند معمولا موفق تر بوده اند و از نظر روانشناختی و جامعه پذیرش راحت تر و زندگی عادی تر داشته اند.
وی افزود: اما برخی هم عموما رضایت ندارند و مشكل آنها با عمل جراحی هم حل نشده كه بعدها گرفتار افسردگی و بیماری های جسمی می شوند و حتی امكان خودكشی در آنان وجود دارد.
وی با اشاره به عدم ناباروری و حتی ازدواج های ناموفق سپس عمل جراحی اظهار داشت: معمولا سفارش میگردد فرد تحت اقدامات روانشناسی قرار گیرد و عمل جراحی را انجام ندهد چراكه تاكید بر این است با استفاده از خدمات مشاوره ای بخشی از مشكلات روحی خودرا برطرف كنند.
وی به هزینه های بالای اعمال جراحی و چند مرحله ای بودن این عمل ها و كمبود پزشكان متخصص در این حوزه اشاره نمود و اظهار داشت: نمونه هایی از بیماران تی اس پس از عمل جراحی به سبب عدم رضایت از شرایط جدید خود همچنان گرفتار مشكلاتی هستند كه نشان داده است برخورد و تصمیم گیری در ارتباط با این افراد تا چه اندازه حساس و كارشناسی است.
كارشناس مسئول دفتر امور لطمه دیدگان اجتماعی بهزیستی لرستان افزود: یكی از سخت ترین و مظلوم ترین گروه های هدف دفتر لطمه ها بیماران اختلال هویت جنسی هستند كه برنامه درست و مشخصی برای آنها وجود ندارد.
نظری بیان كرد: معمولا افسردگی میان بیماران تی اس به شدت شیوع دارد، افكار خودكشی دارند و عواملی همچون طرد خانواده، عدم همكاری در امتداد درمان آنها، نبود حمایت های جامعه همچون درباب اشتغال به این موارد دامن می زند.

**ارائه خدمات حمایتی آموزشی توسط بهزیستی
نظری اضافه كرد: سازمان بهزیستی دو نوع خدمت درمانی شامل كمك هزینه های اندك جراحی، لیزر و پوست و دیگری خدمات حمایتی آموزشی همچون كمك هزینه مسكن و معیشت را به بیماران تی اس نمایش می دهد.
وی گفت: سال 96 یك كارگاه حرفه آموزی در خرم آباد تاسیس شد و با تجهیز مركز و شناسایی علایق و استعداد این افراد، تولید هنرهای خیاطی توسط بیماران شروع شد اما به سبب مشكلات بازاریابی موفقیت چندانی حاصل نشد.
وی افزود: بدین سبب با احداث تغییراتی در كارگاه و تجهیز آن با 280 میلیون ریال، مابقی هنرها و صنایع دستی را احداث كردیم و الان كارگاه محصولات جدیدی تولید می كند.
نظری با اشاره به نمایش اموزش مهارت های زندگی به بیماران تی اس اضافه كرد: با عنایت به نگاه عموم جامعه و احتمال تمسخر و آزاد این بیماران توسط برخی افراد ناآگاه، كارگاه هایی در امتداد افزایش اعتماد و عزت نفس آنان برگزار می گردد.
وی اظهار داشت: تعداد اندكی از این افراد كه موفق به یافتن شغلی در بخش خصوصی می شوند در صورتی كه هنر و توانمندی های بسیاری دارند اما پس از مدتی به سبب خاصیت های ظاهری شان از كار اخراج شده اند.
وی افزود: بجز اختلالات هویتی و روحی، مهمترین مساله ترنس ها اقتصاد و تولید درآمد است كه بعضی از آنان به سبب عدم حمایت خانواده گرفتار لطمه های اجتماعی شده و برخی باز به سبب شرایط فرهنگی زندگی در شهرهای كوچك و دیدگاه اطرافیان به تهران مهاجرت می كنند.

**فقدان كانون امن خانواده، آغازین لطمه بیماران تی اس
مدیركل بهزیستی لرستان باز می گوید: بیماران تی اس مشكلات چند وجهی دارند، در صورتی كه خیلی از خانواده ها راضی نمی شوند فرزند معلول خودرا به مراكز نگهداری تحویل دهند اما اینگونه افراد فرزند تی اس خودرا به راحتی از محیط خانواده طرد می كنند.
فاطمه زهرا توكلی با اشاره به اینكه نیازهای روانی تی اس ها با كالبد آنان در تضاد است اضافه كرد: بیشتر خانواده ها این مساله را تابو می بینند و سبب طرد و منزوی شدن فرزند می شوند كه می تواند به منشا خیلی از لطمه های دیگر تبدیل گردد.
وی افزود: دیدگاه اطرافیان تاثیر بالایی در نگرش خانواده ها دارد در صورتی كه والدین باید بدانند فرزند آنها ناخواسته گرفتار این وضعیت شده است.
وی توضیح می دهد: سازمان بهزیستی تلاش می كند هم بیماران تی اس و هم خانواده آنان به باور درستی از وضعیت به وجود آمده برسند تا لطمه های ثانویه كمتر شوند اما به هر حال خانواده ها با بازخوردی كه از جامعه می گیرند تحت فشار هستند و به بروز لطمه ها دامن می زنند.
توكلی اضافه كرد: به لحاظ انسانی و اخلاقی باید بپذیریم این افراد با این شرایط به دنیا آمده اند و نه تنها در وظیفه حقوقی و مدیریتی بلكه باید در وظیفه انسانی به این چارچوب پرداخته شود.

**طرد تی اس ها، خلق معلولان اجتماعی در جامعه و لزوم مناسب سازی فرهنگی
مدیركل بهزیستی لرستان با تاكید بر همكاری دستگاههای در رابطه با بهزیستی درباب بیماران تی اس اظهار داشت: این بیماری نوعی اختلال است كه به نظر می آید با عنایت به اینكه دلیل بروز این مشكل از كنترل ما خارج است باید برای كاهش اثرات آن اقدام نماییم.
توكلی اشاره كرد: باید مسئولان و جامعه با آگاهی از این اختلال برای كنترل نتایج آن، حفظ حرمت انسانی و حقوق شهروندی ترنس ها تلاش كنند تا این افراد با موانع كمتری مواجه شوند.
وی گفت: چنانچه بیماران تی اس طرد شوند و فرصت كار و حضور موثر و مفید در جامعه نداشته باشند به معلول اجتماعی تبدیل گشته و به رفتارهایی متوسل می شوند كه دیده شوند.
وی با اشاره به حمایت سازمان بهزیستی لرستان از 64 بیمار تی اس در استان اضافه كرد: توانمندسازی این افراد هم به لحاظ مفهومی و هم عملیاتی باید خوب پرداخته شود كه كاری زمانبر و كارشناسی است.
مدیركل بهزیستی لرستان اظهار داشت: در فرایند توانمندسازی، باید نتایج مساله ای كه روی عملكرد طبیعی بیمار تاثیر گذاشته به حداقل برسد تا فرد نقش های موثر زندگی فردی و اجتماعی را اجرا نماید و از سویی جامعه باید برای پذیرش این بخش مشكل دار او آماده شود.
توكلی اشاره كرد: چنانچه فرد را برای ورود به جامعه آماده نماییم اما اجتماع، خانواده و كارفرما وی را نپذیرند، از ارتباطات اجتماعی محرومش كنند و جایگاهش حفظ نشود در نتیجه توانمندسازی رخ نداده و یك طرفه بوده است.
وی با تاكید بر تغییر آگاهی جمعی اضافه كرد: نباید تنها دولت و سازمان بهزیستی را منبع حمایت بیماران تی اس دانست بلكه با عنایت به اهمیت درمان، آموزش و اشتغال این افراد لازم است بستر قانونی و فرهنگی در سطح جامعه آماده شود كه این به معنای مناسب سازی فرهنگی است.

**عمل تغییر جنسیت و پیچیدگی های حقوقی
یك كارشناس حقوق باز می گوید: جنسیت از مهم ترین عواملی است كه حقوق و تكالیفی را برای افراد به وجود می آورد و مواردی همچون احوال شخصیه شامل اهلیت، ارث، نكاح، ولایت، حضانت، مهریه، وصیت و عده تحت تاثیر مستقیم جنسیت قرار می گیرد.
میلاد شهبازی اضافه كرد: در این میان افرادی هستند كه به سبب اختلالات هویت جنسی جسمی یا روانی، جنسیتشان گرفتار ابهام می گردد و در نتیجه احوال شخصیه آنها را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
وی گفت: به سبب نوظهور بودن پدیده تغییر جنسیت كه مختص اختلالات هویت جنسی روحی یا همان ( تی اس) است تابحال منابع جامعی نوشته نشده و حقوق و تكالیف افراد مبتلا به این اختلالات خصوصا در ارتباط با احوال شخصیه آنها مبهم می باشد.
وی اشاره كرد: یكی از مباحث نوظهور كه علوم مختلف همچون پزشكی، روانشناسی، جامعه شناسی وحقوق را به خود مشغول كرده، بحث تغییر جنسیت است.
شهبازی اظهار داشت: باید توجه داشت كه آنچه تحت عنوان تغییر جنسیت از آن یاد می شود، تغییر جنسیت به معنای اعم است یعنی شامل تعیین جنسیت، اصلاح جنسیت و تغییر جنسیت به معنای اخص می باشد.

** آیا تی اس ها مجاز به تغییر جنسیت هستند و تغییر جنسیت آنها مشروع است؟
این كارشناس مسائل حقوقی اشاره كرد: با وجود عمل تغییر جنسیت از میانه دهه 60 در كشور اما تا زمان تصویب قانون حمایت خانواده ی سال 91، قانونگذار در مورد عمل تغییر جنسیت ساكت بود.
شهبازی بیان كرد: این سكوت قانون، سبب مشكلات فراوانی همچون تعیین دادگاه های صالح برای رسیدگی به سوژه تغییر جنسیت شده بود به صورتی كه در بعضی موارد دادگاه های خانواده، در هنگام طرح دعاوی تغییر جنسیت، قرار رد صلاحیت صادر می كردند.
وی اظهار داشت: اما در اسفند 91، قانونگذار در بند 18 ماده 4 قانون حمایت خانواده، تغییر جنسیت را در صلاحیت دادگاه خانواده قرار داد كه در واقع با ذكر این ماده، قانونگذار مسئله تغییر جنسیت را به رسمیت شناخت.
وی افزود: بااینكه پیش از تصویب این قانون هم بنابر فتاوای بعضی از مراجع درباب جواز تغییر جنسیت، عملا شاهد انجام عمل تغییر جنسیت بودیم.

**سه نظریه تغییر جنسیت از نظر فقهی
شهبازی افزود: نظریه فقها و علمایی كه سوژه مشروعیت یا ممنوعیت تغییر جنسیت را مورد بحث قرار داده اند، متفاوت می باشد كه در مجموع می توان نظریات را به سه گروه، ممنوعیت مطلق، مشروعیت مطلق ومشروعیت مشروط تقسیم كرد.
وی اشاره كرد: در نظریه اول به دلایلی با تغییر جنسیت مخالفت شده است.
وی اظهار داشت: در مقابل نظریه مخالف پیشین، نظریه دیگری ابراز شده كه بر اساس آن تغییر جنسیت به صورت مطلق مجاز و مشروع است.
این كارشناس حقوق بیان كرد: از عمده طرفداران این نظریه می توان از امام راحل نام برد كه از فقهای برجسته و پیشرو زمان خود بودند كه ایشان آغازین فقیه و دانشمند شیعه بودند كه بحث جواز تغییر جنسیت را مطرح نمودند.
شهبازی اضافه كرد: نظریه دیگری، كه در مورد وضعیت تغییر جنسیت عنوان شده كه مشروعیت مشروط است، برای اینكه مشروعیت هرعملی همانگونه كه در ماده 215 قانون مدنی (در باب مورد معامله) باز به آن تصریح شده، منوط به وجود منفعت مشروع عقلایی است.
وی افزود: در نتیجه تغییر جنسیت در صورتی مشروع است كه خواهان، دارای اختلال هویت جنسی باشد و پزشك متخصص تغییر جنسیت را برای رفع مشكل او مفید تشخیص دهد.
وی با اشاره به اینكه در بیشتر نظام های حقوقی این نظریه پذیرفته شده، اظهار داشت: كشورهایی كه تغییر جنسیت را مشروع اعلام كرده اند، مشروعیت آنرا منوط به وجود شرایطی كرده اند.
این كارشناس حقوق اظهار داشت: گروهی از لحاظ جسمی و بدنی دارای علائم یكی از دو جنس مذكر یا مونث هستند ولی از لحاظ روانی تمایلات جنسی جنسیت مزبور را ندارند بلكه تمایلات روحی جنس مخالف را دارا می باشند.
شهبازی اشاره كرد: با عنایت به تشخیص متخصصین در خصوص بیماری بودن این وضعیت و قابل درمان بودن آن، می توان نتیجه گرفت كه این مورد باز مجاز و مشروع است.
شهبازی اظهار داشت: هیچ كس نمی تواند بدون عوامل موجه و عقلایی، سلامتی خودرا در معرض خطر قرار دهد.
وی افزود: در نتیجه با عنایت به نظر متخصصین در خصوص ضرورت دقت درتغییر جنسیت و اینكه در صورت اشتباه در تشخیص یا عمل، عواقب روانی غیر قابل جبرانی برای شخص خواهد داشت، اشخاص عادی نمی توانند تغییر جنسیت دهند چراكه از لحاظ علم پزشكی سوژه عملیات پزشك، درمان مرض و معالجه مورد تاكید است.
وی گفت: پزشك در صورتی می تواند مبادرت به جراحی یا درمان شخصی كند كه بیماری او برایش ثابت شود و مجاز نیست كه افراد سالم را باز تحت درمان قرار دهد.
این كارشناس حقوق اظهار داشت: بدین سبب اگر پزشكی بدون احراز مرض، با تشخیص نادرست فردی را عمل نماید، مرتكب خطای فاحش پزشكی شده و چنین خطایی مستوجب مسئولیت پزشك میگردد در نتیجه تغییر جنسیت این افراد از لحاظ علم پزشكی باز ممنوع و مردود است.
موضوع بیماران اختلال هویت جنسی همچون مسائلی است كه در جامعه كمتر به آن پرداخته شده و به همین علت مبتلایان به ان حضور ناموفقی در جامعه دارند كه اگر آگاهی مردم و حتی خانواده ها از این مساله افزایش می یافت شاید شرایط جهت زندگی عادی تر انان فراهم می شد.
این گزارش باز فارغ از داوری درباب این بیماران و دیدگاههای موجود و همین طور بدون هیچگونه قضاوتی درباب لزوم یا عدم نیاز اعمال تغییر جنسیت تلاش نموده گامی در امتداد آگاهسازی جامعه در این مساله بردارد تا با افزایش آگاهی عمومی، عدم طرد بیماران و حمات خانواده ها بعنوان اولین نقطه امن، از بروز لطمه های بیشتر جلوگیری شود.
7269/6060


1397/10/16
14:43:32
5.0 / 5
4542
تگهای خبر: آموزش , بهداشت , بیمار , بیماری
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۴
مطب نما
matabnama.ir - حقوق مادی و معنوی سایت مطب نما محفوظ است

مطب نما

نزدیکترین مطب به شما